162 :ته تتوس

با ساجده میخواستیم بریم کنسرت کیهان کلهر جانمان. اینقدر سایت مزخرف بود حتی بالا نمیومد. بعدشم پر شد همه جاها :((( هیچی دیگه نتونستیم بخریم کاش وقتی تمدید میکنن بتونیم بخریم :(((( خیلی ناراحتم که اینجوری شد. خیلی ذوق داشتم برااااش :((((( 

اصلا همه حسم رفت. خورد تو ذوقم. 

نوشتهٔ م.ف.فرزانه ، نشر مرکز

خب این کتابو شروع کردم. البته با این که از صبح بیدارم تازه شد یخورده دو دل بودم اما یادم اومد استادم میگفت از این کتاب بیشتر از کتاب آشنایی با صادق هدایت خوشش اومده بود. خب اون کتابو خونده بودم قبلا ببینم این چجوری.استادم میگفت هدایت بزرگترین نویسنده توی هزار ساله هر هزار سال یکی اینجوری در میاد. من هنوز کتابای خود هدایتو نخوندم. شاید بعد این کتاب سراغشون برم. 

ما نتونستییم بلیط کنسرت کیهان کلهرو بخریم :((((((( خیلی ناراحتم خیلی. پس بقیه چجوری براشون باز میشه چرا اینقدر بد شانس بودیم :(((( 

نمیدونم  چقدر میشه اما مدتی تقریبا زیاد سرمو تو بالش کردم گریه کنون. دلگیری از بی توجهی بابا. رفتار مامان . همش به خثدم میگم اینا خیلی اهمیتی نداره. اما داره. دست خودم نیست اشک ریختنم. احساس بدبختی و این که کسی توجهی بهم نداره هیچکس نمیدونم چجوری بگم بیخیال. دلم میخواد اشکم تموم بشه اما نشده حتی حالا. فکر کنم کمبود محبت گرفتم :دی شایدم لوس شدم :/ بگذریم. امسال اگه زودتر بساطشو جمع کنه بره خیلی خوشحالم میکنه که از اولش بدبختی بود. از سال ۹۷ متنفرم. 

فکر میکنی از صبح چیکار کردم؟ هیچی هی بیدار شدم هی خوابیدم. هی بیدار شدم هی خوابیدم. حدودا تا همین الان. تازه میخوام بشینم پای کتابم. دو سه فصلشو خوندم کتاب جالبی بود. این که فرزانه انگار میخواد خودشو از هدایت جدا کنه. میشه؟ مطمئن نیستم. حرف دیگه ای ندارم  بهتره برم. نه کتابام بدستم رسید و نه آلبومم و نه کنسرت گیرم اومد :(همه ی پولامم خرج کردم. دیشبم که شب مزخرفی بود. هنوز اون حس گندو دارم هرچند گریه نمیکنم. بیخیال. امیدوارم حالم خوب بشه. 

کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت ، نوشتهٔ م.ف.فرزانه، نشر مرکز

بهم آخرین توصیه اشو هم کرد  . فکر کنم دیگه نمیخواد باهام حرف بزنه :(((

این کتاب در مورد خود فرزانه و در مورد هدایت. بعد از آشنایی با صادق هدایت نوشته شده .